نیازنیاز، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

روزگار نیاز کوچولو

خراب ندفتم

سلام عروسکم امروز داشتیم با هم مامان و بابا بازی میکردیم(تراشه های الماس) بهت بابا آمد رو نشون دادم گفتی ولی بعدش شک کردی گفتی خراب ندفتم؟ منظور از گلواژه خراب ندفتم=اشتباه نگفتم و اما چرا مامان و بابا بازی؟ این اسم رو خودت گذاشتی من بهت میگم کارت بازی ولی خودت میگی مامان و بابا قربون دختر مستقلم برم که خودت اوستای همه فن حریفی ...
26 دی 1390

دارد شما را نگاه میکند!!!!!!!

وقتی یه ذره صدامون بلند میشه یه نگاهی به اطرافمون بیاندازیم بدک نیست ..................................................................................... دعوا، نمك زندگي است؛ قبول، اما گاهي شوري اين نمك براي بچه‌ها غيرقابل تحمل است. زندگي سخت است؟ با همسرتان مشكل داريد؟ عادت داريد داد بزنيد و دعوا كنيد و بعد آشتي كنيد تا اختلافات‌تان حل شود؟ همه اين‌ها شايد براي خود شما مشكلي ايجاد نكند اما دعواها و جر و بحث‌هاي خانوادگي بدترين اتفاقي است كه يك كودك مي‌تواند در محيط خانه تجربه كند و ياد بگيرد.   بله كودك اين دعواها را ياد مي‌گيرد. بچه‌ها بسيار حساس هستند و تفكر جادويي و كودكانه شان هم آن‌ه...
26 دی 1390

برای تمام همسران ، به نمایندگی از همه مردان زمین

کنارت هستم برای روزی که  دستان نازنینت را در دستان مضطربم میگذاری و ازم قول میخواهی که تا ابد کنارت بمانم   مردت هستم برای لحظه ای که از بزرگترها اجازه میگیری تا شاهزاده این مملکت بشوی   مردی که پا به پایت در مغازه های شهر  می آید تا وسواسهایت  را برای خرید یک روسری ساده عاشقانه بپرستد کیست؟منم!   برای روزهایی که پدر و مادرمان پیر میشوند و میترسی که دختر خوبی برایشان نبوده باشی، من کنارت هستم تا خدمتشان کنیم و نترسی...   برای ثانیه ای که پدران و مادرانمان  به بهشت میروند من کنارتم تا درد یتیمی را کمتر حس کنی مردی که اشکهایت را میبوسد و موهای پریشانت را شانه میزند، منم    ...
26 دی 1390

دردنیای ما چوپان دروغگوها زیاد شدند

گاو ما ما می کرد گوسفند بع بع می کرد سگ واق واق می کرد و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود. حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند. موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست چون او به موهای خود گلت می زند. دیروز که حسنک با کبری چت می کرد . کبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است. کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند چون او با پتروس چت می کرد. پتروس همیشه پای کامپیوترش نشسته بود و چت می کرد. پتروس دید که سد سوراخ شده اما انگش...
26 دی 1390

عاقبتمان ختم به خیر در حقیقت عاقبت مملکتمان ختم به خیر

ما بچه های کارتون های سیاه و سفید بودیم کارتونهایی که بچه یتیم ها قهرمانهایش بودند ما پولهایمان را می ریختیم توی قلک های نارنجکی و می فرستادیم جبهه دهه های فجر مدرسه هایمان را تزئین می کردیم توی روزنامه دیواری هایمان امام را دوست داشتیم آدمهای لباس سبز ریش بلند قهرمان هایمان بودند آنروزها هیچکدامشان شکمهای قلمبه نداشتند و عراقی های شکم قلمبه را که می کشتند توی سینما برایشان سوت می زدیم شهید که می آوردند زار زار گریه می کردیم اسرا که برگشتند شاد شاد خندیدیم ما از آژیر قرمز می ترسیدیم ما به شیشه خانه هایمان نوار چسب می زدیم از ترس شکستن دیوار صوتی ما توی زیر زمین می خوابیدیم از ترس موشک های صدام ما چیپس نداشتیم که بخوریم حتی آتاری نداشتیم ...
26 دی 1390

نخواب کوروش

هرگزنخواب کورش   xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx     دارا جهان ندارد، سارا زبان ندارد  بابا ستاره ای در !هفت آسمان ندارد  کارون ز چشمه خشکید، البرز لب فرو بست حتا دل دماوند، آتش فشان ندارد    دیو سیاه دربند، آسان رهید و بگریخت  رستم در این هیاهو، گرز گران ندارد  روز وداع خورشید، زاینده رود خشکید  زیرا دل سپاهان، نقش جهان ندارد  بر نام پارس دریا، نامی دگر نهادند   گویی که آرش ما، تیر و کمان ندارد  دریای مازنی ها، بر کام دیگران ...
26 دی 1390

سفره هفت سین جدید

خانمــی با همســــــرش گفــت اینچنیـــــن : کای وجــــــودت مــــایه ی فخـــــر زمیــــــن ! ای که هستـــی همســـری بس ایــــده آل ! خواهشــــی دارم .. مکُــــن قال و مقـــــال ! هفــــت سیـــــن تازه ای خواهــــــم ز تـــــو غیـــــــر خرج عیـــــد و ...  غیــــر از رختِ نو "سین" یک ، سیّاره ای ، نامــــش پـــــراید تا برانـــــــــم مثـــــــل بـــــرق و مثــــــل باد "سین" دوم ، سینــــه ریـــــزی پُر نگیـــــــن تا پَــــرَد هــــوش از سر عمّـــــه شهیــــن ! "سین" سوم ، یک سفـــــر سوی فـــــرنگ دیـــــــــدن نادیــــــــده هـــــــای رنـگ رنـگ "سین" چارم ، ساعتی شیـــــک و قشنگ تا که گویـــــم هست سوغـــات فرنــــــگ ! "سین" پنجـم...
26 دی 1390

یه دنیا حرف تازه

  سلام عزیز مامی خوبی گلکم  اومدم  برات بگم ازکارهای شیرین این هفته ات  ما  تعطیلات رفتیم قزوین به شما که حسابی خوش گذشت پیش هنگامه ، امیرحسین ، سمانه و حسین خلاصه که کلی ذوق کردی و اما کارهات عروسک شستی اونم زیر دوش به سبک خودت تازه عکسش هم موجوده با بعضیها رفیق شدی با بعضیها رابطه هم برقرار  نکردی عالمی داری واسه خودتا جمعه شب برف قشنگی تو جاده میومد ما داشتیم بر میگشتیم خونه شما هم چشمات توکل راه رو هم نرفت ولی نزدیک خونه شدیم از صندلیت اومدی پایین و اومدی جلو بغل من خوابت برد . شنبه صبح هم رفتیم خونه مامانی مولود آخه ساغر اومده بود ببینتت کلی هم موقع رفتن طفلکی گریه کرد  شب هم مثل هر سال ...
26 دی 1390

قایق سواری

سلام عزیز مامان با اون قوه تخیلت که کجاها میبرتت امروز داشتی بازی میکردی دیدم توی ظرف روی میز عروسکهاتو نشوندی و میگی مباظبتون باشید(مواظب خودتون باشید) ازت پرسیدم چرا مامانی جونم؟ گفتی آخه سبار قایق شدن باید مباظب باشن و این هم از قایق سواران ما قربون تو عزیز مامان برم ...
21 دی 1390

بیست یا صفر

>>نمره صفر این دانش آموز پس از اعتراض بیست شد >>سرگرمي - پاسخهای جالب این دانش اموز باعث شد تا نمره صفر نگیرد. سوال ها و >>جوابها را بخوانید. >>ANSWERS OF A BRILLIANT STUDENT WHO OBTAINED 0 But I would have given him >>100 >> >>Q1. In which battle did Napoleon die? >>* his last battle >>درکدام جنگ ناپلئون مرد؟ >>در اخرین جنگش >> >>Q2. Where was the Declaration of Independence signed? >>* at the bottom of the page >>اعلامیه استقلال امریکا درکجا امضاشد؟ >>در پایین صفحه >> >>Q3. How can u drop a raw egg onto a concrete floor without cracking ...
21 دی 1390